تاریخ : سه شنبه 10 اسفند 1389
نویسنده : رامین حمیدی

با سلام
مقدمه
بدیهی است که جهان مربوط به جن عالمی است بسیار گسترده وپیچیده که با این همه تجهیزات برای ما در پرده غیبت فرو رفته وانسانها با این همه تحقیق نتوانسته اند دستگاهی مجهز بسازند تا بتواند وجود جن را برای ما آشکار نمایند و کاملا ازپرده خفا به دنیای آشکار و علنی درآورد چرا که جهان انسانها برای اجنه که –که از آتش آفریده شده اند-قابل رویت است لکن جهان آنها برای ما قابل لمس و رویت نیست.
طرح موضوع جن با توجه به موازین موجود یک موضوع خلاف علم ویک داستان افسانه ای به نظر می رسد لکن کتاب وحی و کتاب خداوند بر  خلاف همه اصول ظاهری –که در عالم وجود وضع شده- مطلابی را بیان میکند و بسیار آشکار و صریح در موارد گوناگون سخن از جن به میان می آورد و جهان عظیم وناشناخته آنها رامعرفی می کند وجهان جن را جهان تکلیف ومسولیت وبازخواست وخطاب وعقاب وقدرت دریافت رسالت وانذار وبشارت می داند آنجا که می فرماید:
"وماخلقت الجن والانس الا لیعبدون و ما ارید منهم من رزق وما ارید ان یطعمون"
"جن وانس را نیافریدم مگر اینکه به یکتایی مرا پرستش کنندو از آفریدن آنها هیچ گونه برای خود رزق و طعامی را اراده نکردم."
یعنی خلقت آنها برای تکلیف است ودر جهان تکلیف جن با انسان فرق نخواهد داشت.از برسی آیات متععد وروایات متواتر چنین به دست آمده که در جهان جن مسولیت های فردی و اجتماعی وجود دارد وافراد جن مکلف به وظایف ودستوراتی میباشند چنان که خداوند تبارک وتعالی در قرآن کریم می فرماید:
سوره انعام آیه 130
 ای گروه جن و انس آیا رسولانی ازشما به سوی شما نیامدند که آیات مرا برایتان بازگومی کردند وشما را از ملاقات چنین روزی بیم می دانند؟آنها می گویند "برضد خودمان گواهی می دهیم (آری ما کردیم)" وزندگی (پر زرق و برق) دنیا آنها را فریب داد وبه زیان خود گواهی می دهند که کافر بودند.
از این آیه استفاده می شود که همان طوری که انسانها مکلفند جهان جن هم دارای تکلیف است پیامبران وامامان معصوم برای آنها هم مبعوث شده اند.
جن چگونه موجودی است؟
یکی از موجودات نادیدنی جن است.برخی از دانشمندان غربی وجود جن را انکار کرده اند زیرا به چشم دیده و به دست لمس نمی شود.
دلیل بر انکار مساله این است که مادی گری بر آنها غلبه کرده است. متاسفانه این تفکر غربی ها بر بعضی متفکرین مسلمان نیز تاثیر گذاشته است تا آنجا که یکی از دانشمندان اسلامی منظور از جن در قرآن کریم را میکروب دانسته است و بعضی دیگر جن را موجودی خیالی پنداشته و برای آن وجود خارجی قائل نشده اند.
نظریه فلاسفه مسلمین در شناخت جن
1ـآخوند ملا صدرا در مفاتیح الغیب می نویسد:"بدان که جن از اجتنان به معنی پنهان وپوشیدگی است....لذا ما فرشته وجن را نمی بینیم در حالی که شیطان و جن ما را آشکار می بینند وما به آنها ایمان غیر عیانی داریم."
2ـابوعلی سینا در کتاب حدود خود می گوید:"جن حیوانی است هوائی-ناطق دارای جسم و قدرت تشکل به اشکال مختلف".
3-از فارابی بزرگ پرسیدند جن چیست؟گفت "جن موجودی است غیر ناطق و برایش مرگ هم وجود ندارد."
4ـماوردی در کتاب اعلام النبوه گفته است:"جن موجودی دانا ناطق ودارای تشخیص می باشد و آمیزش وتولید مثل میکنند و مانند انسانها میمیرند.اجسامشان از چشم پنهان است لکن وجود آنها از آثارشان فهمیده میشود مگر خداوند توانایی دیدن آنها را به کسی عنایت کند."
5
6ـمسعودی گفته است:"گروهی از جنها در میان اعراب به هواتف معروفند یعنی وقتی که اعراب به بیابانهای لم یزرع ودور دست مسافرت می کردند آنها را جنیان از دور صدا میزدند لکن کسی صاحب صدا را نمی دید گاه راهنمایی و گاه ایذاء و اذیت می کردند."
نامرئی بودن جن
اصل کلمه جن چنان که از مفهوم لغوی این کلمه پیداست موجودی است پنهان و نا پیدا تحقیقتا این کلمه از دیدگاه ما به گروه جن  اطلاق می شود وگرنه جهان جن برای خودش پوشیده و متسور نیست بلکه در مورد خلقت جن در قرآن کریم فرازهایی وجود دارد که تا حدودی پرده اسرلر جهان جن را برمی دارد.در قرآن مجید23بار کلمه "الجن"و 5 بار کلمه"جان" و 5 بار کلمه"الجنه" و9 بار کلمه "مجنون" و 2 بار کلمه "الجان" ذکر شده است.
انواع جن
پیامبر گرامی اسلام فرموده اند:جن سه نوع می باشند:یک نوع دارای پر وبال هستند که همواره مانند ابرو باد در هوا پرواز می کنند و انقباض و انبساط دارند.نوع دوم به صورت حیوانات در می آیند مانند عقرب-مار- سگ – گربه –وغیر اینها.نوع سوم دارای تکلیفند یا رستگارند یا گناهکار.برای اینها از طرف خداوند وعده و وعید آمده مثل انسانها. این نوع جنه ها بیشتر در مکانهای خلوت زندگی می کنند و از محلی به محل دیگر منتقل می شوند و در مجالس شرکت می کنند.
انواع اشکال وحالات جنیان
پری و جن و دیو از نسل بنی جن با قی مانده اند به سه جنس تقسیم شده اند که در عرض هم اندو از مخلوقات کره زمین محسوب می شوند.
خلقت جن از سه عنصر آب  باد  و آتش بیشتر نیست لکن خلقت انسان و حیوانات دیگر از چهار عنصر (آب   باد خاک  آتش) است.چون جنیان خاک ندارند به این جهت قوه سنگینی و جاذبه زمین روی آنها اثر ندارد.
دیو پست ترین نژاد و جن نژاد متوسط است و پری نسبت به آنها از نظر خلقت برتری دارد.آل- مرد آزما –بختک هم یک نوع جن هستند.هیکل وشباهت آنها تقریبا به اندازه انسان است منتهی غولها کمی درشت تر و جن ها کمی ریزتر از انسانها هستند.شکل کلی شان مثل انسان است.دو چشم و  دو گوش و بینی و دهان وغیره دارند.جن ها مثل آتش سرخ اند.چشمانشان عمودی(الفی) وپاهایشان کوتاه وگرد است و چیزی شبیه سم می باشند نه این که سم واقعی باشد.دیوها خا کستری رنگ و خشن اند چشمشان حد وسط افقی و عمودی است.پری ها سفید و بسیار زیبا هستند و چشمشان مثل انسان افقی است.همه اینها مو دارند ومثل بشر رنگ های مختلف دارند-سفید – سیاه –سرخ. هیچکدام دارای دم وشاخ نیستندو صدا دارند(تجربه شخصی خودم).بیشتر از پنج حس مارا دارا هستند –دستگاه گوارش مثل انسان ندارند چون که خاک ندارند ونمی توانند قوه جذب غذا داشته باشند.غذایشان مایعات نیست از هوا تغذیه می کنند  از بوی غذاهای انسانها هم می توانند استفاده کنند.
زندگی کردنشان مثل حیوانات است احتیاج به لباس وتهیه غذا ندارند- آزاد هستند – در فضا وزمین هم هستند.در همه جای زمین زندگی می کنند وقوه مخصوصی دارند که مانع برخورد اشیا با آنها می شود. به صورت گروهی زندگی می کنند- طول عمرشان زیاد است و می میرند جسمشان فنا می شود مثل  انسان قبر ستان ندارند.


|
امتیاز مطلب : 66
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
برچسب‌ها: جن , jin , goblin ,
تاریخ : دو شنبه 9 اسفند 1389
نویسنده : رامین حمیدی

جلوگیری از پرخاشگری

هنگام خشم شما به نفس بیشتری نیاز دارید. تنها از این وضع آگاه باشید و بدانید که هنگام عصبانیت شکل تنفس شما تند می شود. اگر در همان لحظه شما شروع کنید به آهسته نفس کشیدن بلافاصله اندیشة‌ شما نیز تغییر خواهد کرد. چون ارتباط مستقیمی بین نفس و اندیشه وجود دارد. با تغییر شکل نفس کشیدن از فکری که باعث خشمگینی شما شده دور می شوید. پذیرفتن خشم و نگاه کردن به آن و حالت های فیزیکی بدن به هنگام خشم باعث می شود که آگاهانه با پدیدة‌ خشم روبرو شده و آن را تحت کنترل خود در آورید

گریه

هر یک از ما دارای گره های عاطفی بی شماری هستیم که در طی زندگی به طور آگاهانه یا ناخودآگاه وارد پهنة‌ روان مان شده اند. از کسانی رنجیده ایم اما به جای بیان ‌آن بغض های خود را فرو خورده ایم و موارد بیشمار دیگر. این گریه های نکرده و بغض های فروخورده موانعی بر سر راه شفافیت روحی ما هستند برای رهایی از این رنج های کهنه هر زمان که احساس کردید نیاز به گریه کردن دارید این کار را بدون پروا انجام دهید. هر چقدر که نیاز د ارید و هر چند روز که مایلید گریه کنید مطمئن باشید که بدن ما حد خودش را می داند. بعد از انقباض هایی که در اثر گریه در قفسة‌ سینه و ناحیة شکمی ایجاد می شود انبساط خاطر و راحتی به سراغ شما خواهد آمد. حداقل ده دقیقه در روز یا شب و طی یک هفته این مدیتیشن را انجام دهید.

پلک زدن

شما همیشه مشغول پلک زدن هستید آیا می دانید این کار بسیار ساده یعنی پلک زدن می تواند یک مدیتیشن باشد؟ بله پلک زدن می تواند مدیتیشن باشد اگر آگاهانه این کار را انجام دهید.شما می بایست پلک زدن خود را با چشم درون ببینید. هنگام این مدیتیشن به هیچ چیز جز پلک زدن خود توجه نکنید.به روح خود فرصت دهید تا به عنوان یک مشاهده گر شاهد پلک زدن چشم فیزیکی شما باشد. هنگام این مدیتیشن فقط باز و بسته شدن چشمها و دور و نزدیک شدن پلک ها از هم را مشاهده کنید. هوشیاری از هر حرکت بدن به شما فرصت زندگی در لحظه را می دهد.(زمان مدیتیشن ده دقیقه به مدت ده روزاست که می توانید قبل از خواب آن را انجام دهید.)

تنفس

قبل از خواب به مدت ده دقیقه چشمانت را ببند و چند لحظه با چشم درون دم و باز دم خود را مشاهده کن. .چند نفس عمیق بکش و فقط به هوایی که از طریق بینی وارد ریه هایت می شود نگاه کن.هوا چند لحظه در ناحیه شکمی نگه داشته شده و سپس به بیرون فرستاده می شود. به برآمدگی شکم وقتی هوا وارد آن میشود نگاه کن و به فرو رفتگی شکم وقتی از هوا از آن خارج می شود.به نفس کشیدنت به عنوان یک مشاهده گر درونی نگاه کن و به اکسیژن که انرژی حیات را به تو منتقل می کند.چند نفس عمیق بکش و جز مشاهده نفس کشیدنت کاری نکن .حالا چشمهایت را باز کن. تو با هر نفس عمیق مقدار زیادی اکسیژن مقداری انرژی حیات به داخل سلولهای خود فرستادی و برای اولین بار آگاهانه نفس کشیدی.تو نفس کشیدنت خود را دیدی و این یک مدی تیشن است. ازاین که قادر هستی نفس بکشی از خدا تشکر کن.

خنده

خنده یک پاکسازی درونی است و باعث می شود که به این احساس برسید که هیچ چیز جدی نیست. حتی به نومیدی هایتان خواهید خندید و به دردهایتان نیز خواهید خندید. این مراقبه را هر روز صبح بعد از بیدار شدن انجام دهید. وقتی از خواب بیدار شدید. قبل از گشوده چشم هایتان بدن خود را بکشید. همة‌بخش های بدن خود را کش دهید. از این کشش احساس شادی کنید. پس از 4 – 3 دقیقه کشش در حالی که چشم هایتان هنوز بسته است خنده سر دهید. به مدت 15 دقیقه تنها بخندید. در ابتدا خنده های شما شاید مصنوعی باشد اما به مرور با انجام هر روزة این مدیتیشن خندة واقعی را بر لبان خود نشانده و شادی را با تمام وجود احساس کنید.

وحدت با هستی


هنگام این مدیتیشن تصور کنید که نیروی الهی در حال گذشتن از درون شماست و می خواهد از زبان شما سخن بگوید. چشم ها در سراسر این مدیتیشن باید بسته باشد:
1 – آرام نشسته و به موسیقی گوش کنید (10 دقیقه)
2 – بدون موسیقی با گفتن آرام لا…. لا….. لا شروع کنید. بعد از چند روز واژه های بیگانه به لبان تان خواهد نشست. اگر واژة دیگری به سراغ تان نیامد همین لا….. لا….. لا را تکرار کنید . (10 دقیقه)
3 – 10 دقیقه بایستید و اجازه دهید نیروی الهی در بدن تان جریان پیدا کند. اجازه دهید بدن شما آهسته و آرام به جنبش درآید. خود را تکان ندهید. اجازه دهید که نیروی درونی شما را به جنبش درآورد. (10 دقیقه)
4 – دراز کشیده و آرام شوید. (10 دقیقه)

مدیتیشن عبادت

بهتر است این مدیتیشن را هنگام شب و در محلی تاریک انجام دهید و بلافاصله پس از آن آمادة خوابیدن شوید. یا می توانید آن را هنگام صبح انجام دهید ولی به هر صورت باید پانزده دقیقه پس از آن استراحت کنید. این استراحت کاملا ضروری است زیرا در غیر این صورت پس از انجام مدیتیشن احساس خلسه نخواهید کرد. حل شدن و یکی شدن با انرژی هستی، عبادت است. این حل شدن باعث تغییر شما می گردد و هنگامی که شما تغییر می کنید کل جها ن نیز برای شما تغییر می کند. هر دو دست خود را به سوی آسمان دراز کنید، کف دستانتان رو به بالا باشد و سرتان را نیز رو به بالا نگاهدارید، احساس کنید که هستی از طریق دستانتان در وجود شما به جریان در می آید. به محض این که انرژی از دستان شما شروع به جریان یافتن می کند، احساس لرزشی خفیف خواهید کرد، درست مانند لرزش برگ های درختان وقتی که نسیمی ملایم می وزد. اجازه دهید این لرزش تمام وجود و بدنتان را فرا بگیرد و سپس با تمام وجود با انرژی سرشار شده اید، سجده کرده و زمین را ببوسید. به این ترتیب به سادگی وسیله ای خواهید شد که از طریق آن انرژی الهی و آسمانی با زمین مرتبط می گردد. این دو مرحله را باید هفتبار تکرار کنید تا به این ترتیب هر هفت چاکرای شما باز و فعال گردند. البته می توانید تعداد دفعات بیشتری نیز آن را تکرار کنید ولی اگر این مدیتیشن کمتر از هفت بار انجام شود،‌ نخواهید توانست خوب بخوابید. با همین عبادت به خواب روید. به این ترتیب شما به خواب می روید ولی انرژی کسب شده در وجود شما کار خودش را انجام می دهد. این انرژی تا صبح در بدن شما جاری شده و هنگام صبح که از خواب بلند می شوید، احساس تازگی و سلامت بیشتری خواهید کرد و برای طول مدت روز این حالت در وجودتان حفظ خواهد شد و پر از انرژی و سرحال باقی می مانید

بیرون ریختن نگرانی ها

هرگاه احساس کردید که ذهن تان آرام نیست و نگران هستید،‌ ابتدا عمیقا عمل باز دم را انجام دهید.
همیشه با باز دم شروع کنید و تا آن جا که می توانید عمیقا عمل بازدم را انجام دهید و تمامی هوای موجود در ریه هایتان را بیرون بریزید. با بیرون ریختن این هوا، حالات و احساسات شما نیز بیرون می ریزند، زیرا همه چیز با تنفس شما ارتباط دارد. سپس هنگامی که شکم شما به علت بازدمی عمیق تو رفته است برای چند ثانیه صبر کنید و بعد از آن عمل دم را به طور عمیق انجام دهید. دوباره برای چند ثانیه صبر کنید . مدت زمان توقف میان دم و بازدم در این تکنیک باید مساوی باشد. به همین ترتیب دم و بازدم خود را ادامه دهید و از تنفس خود یک ریتم بسازید. بلافاصله احساس خواهید کرد تمامی وجود شما تغییر کرده است، حالت قبلی شما دیگر ناپدید شده و حال جدیدی بر وجودتان حاکم شده است. در این حالت شما دیگر نگران نیستید و آرامش زیبایی بر وجودتان حاکم می شود.

شناور در رودخانه

قبل از خواب چشمان خود را آرام بسته و بدنتان را شل کنید به گونه ای که هیچ تنشی در بدنتان نباشد.اکنون خیال کنید که رودخانه ای با شتاب و پر خروش در میان دو کوه جریان دارد .آن را نگاه کرده و به درونش شیرجه بزنید اما شنا نکنید.اجازه دهید که بدنتان بدون هیچ تنشی شناور شود.اکنون تنها شناور ید و دارید با آب رودخانه پیش می روید.جایی نیست که به آن برسید و مقصدی ندارید بنابر این به شنا کردن نیازی نیست خود را مانند برگی خشک احساس کنید که بی هیچ کوششی روی آب شناور است .این حس شما را با معنای "تسلیم" و" توکل" و "رها ساختن کامل "آشنا می سازد.
اثرات این مدیتیشن
به جای شنا کردن در اقیانوس هستی در آن شناور شوید. هر گاه آماده شناور شدن باشید خود رودخانه شمارا به اقیانوس خواهد برد. خود زندگی شما را به خدا می رساند.
رودخانه بدن شناور شما را با خود برده و شما شاهد آن بوده اید. در این پوچی شادی و سروری وارد می شود که آن را سرور خدایی می نامیم.
اکنون دو یا سه نفس عمیق بکشید .با هر نفسی احساس تازگی و آرامش خواهید کرد.آرام آرام چشمان خود را باز کرده واز مراقبه بیرون بیایید. پس از آن بیدر نگ بخوابید و اندک اندک خواب تان به مراقبه تبدیل خواهد شد.

مدیتیشن مرگ

قبل از خواب در سکوت و تاریکی چشم های خود را بسته و اجازه دهید بدن تان از همه رو وانهاده شود.شما مشغول تماشای مراسم دفن خویش هستید.بدن شما در کفن پیچیده شده و شما آنرا مشاهده می کنید. عده ای در کنار شما ایستاده و نشسته مشغول گریه و زاری هستند.قبر شما آماده است و تا چند لحظه دیگر در آن قرار می گیرید. حالا چند نفر شما را بلند کرده و در قبر قرار می دهند.تخته سنگی روی شما گذاشته می شود .شما شاهد مدفون شدن خود هستید.آرام آرام خاکها به روی شما ریخته می شوند و شما زیر خاک دفن می شوید. کم کم همه کسانی که در اطراف قبر شما هستند پراکنده می شوند و شما وگورستان خاموش تنها می مانید.تمام اینها را حس کنید .ببینید که همه چیز آرام شده است.این تجربه جدایی از دنیا را به یاد آورید چرا که مراقبه نوعی مردن است.
اکنون چشمان خود را بسته نگه داشته و از همه رو آرام گیرید. نیاز ندارید کاری انجام دهید .پیش از به دنیا آمدن تان چیز ها سر جای خود بودند و اکنون که مرده اید آنها باز هم بدون شما به کار خود ادامه می دهند.مقاومت نکنید.هر چیزی همانطور ادامه می یابد که قرار است ادامه یابد.بدون شما آسمان باز هم آبی است سبزه سبز است پرنده ها آواز می خوانند و... در شما هیچ مقاومتی نیست.شما تسلیم هستید.حالا درون شما اتفاقاتی در حال رخ دادن است.همه چیز هایی که مایه دردسر و ناراحتی شما را فراهم آورده اند اکنون به دیده شما طبیعی جلوه می کنند. اکنون شما با هیچ چیز سر جنگ ندارید و با چیز ها همان گونه که هستند احساس شادمانی می کنید.
شما از مرگ فرار نکردید بلکه در مرگ حل شده اید. هر چیزی را که سعی می کنید نجات دهید بی شک خواهد مرد و چیزی که قرار است جاویدان بماند بی هیچ تلاشی جاویدان خواهد ماند. شما وقتی آرام می شوید که نا آرامی را پذیرا شوید و وقتی متوجه مو هبت زندگی می شوید که مراقبه مرگ را انجام دهید.
اکنون سه نفس آرام بکشید .با هر نفسی احساس تازگی و شادابی خواهید کرد .شما زند هستید و نفس می کشید.آرام آرام چشمان خود را باز کرده و از این مراقبه بیرون بیایید.

مدیتیشن سازگاری

چشمان خود را قبل از خواب به آرامی ببندید. اتاق ساکت و تاریک است. شما تنها کسی هستید که بر روی کره زمین باقی مانده اید. هیچ کس جز شما در دنیا وجود ندارد. شما با آسمان پهناور آبی و گسترة‌ خاکی و آبی زمین تنها هستید. هیچ انسانی وجود ندارد که با او حرف بزنید. پدر،‌ مادر، برادر،‌خواهر،‌ دوستان، اقوام،‌ همکاران همه از دنیا رفته اند. هیچ کس نیست که به او محبت کنید یا به شما محبت کنند هیچ کس نیست با او حرف بزنید. با او دعوا کنید. بخندید یا گریه کنید.
شما تنهای تنها هستید. دیگر نیازی نیست برای خوشایند دیگران کارهایی را که دوست ندارید انجام دهید و تنها کارهایی را که قلباً دوست دارید، انجام می دهید. کسی نیست که به او حسادت کنید. هیچ کس نیست بتوانید خودتان را با او مقایسه کنید. نیازی به خودنمایی ندارید چون کسی نمانده شما را ببیند. نیازی به رقابت با کسی ندارید چون تنهای تنها هستید. همة‌ آنها که دوستشان داشتید و کسانی که احساس خوبی نسبت به آنها نداشتید همه مرده اند. شما تنهای تنها هستید، بدون آدم های خوب یا بد . شما برای ادامه زندگی نیاز به رابطه با کل هستی را دارید و کل هستی خوب و بد را با هم دارد. انتخاب فقط یکی مقدور نیست. عشق و تنفر، خشم و بخشش امتداد همند. شما زندگی را همین طور که هست با اجزاء خوب و بدش مشاهده می کنید. حالا سه نفس آرام بکشید و چشمان خود را باز کنید. دنیا و آدم ها همه سر جایشان هستند. شما از یک سفر درونی بازگشته اید. اعضای خانواده شما و دیگران همه زنده اند. درباره آنها قضاوت نکنید و شاهد بودنشان باشید.



 


|
امتیاز مطلب : 83
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24
برچسب‌ها: انواع مدتيشن ,
تاریخ : دو شنبه 9 اسفند 1389
نویسنده : رامین حمیدی




زمان این مراقبه که شما را برای دستیابی به شفای روحی , هماهنگ می کند صبح زود یا آخر شب است زیرا در این اوقات , شخص در هماهنگی با خود آگاهی روحانی یا با شعور ناخوداگاه قرار میگیرد .

در صورت امکان , یک موزیک مراقبه بگذارید .به پشت و با پوششی که تا روی چانه هایتان کشیده شده است , روی تخت دراز بکشید .

چشمانتان را ببندید . بدن و وزنتان را احساس کنید , اگر احساس ناراحتی کردید , کمی جا به جا شوید تا حس کنید وزنتان در تمامی نقاط بدن به طور یکنواخت پخش شده است .

وضعیت جسم بیمارتان را بر تخت حس کنید . نفسی عمیق بکشید . به ذکر دعای شخصی تان بپردازید و از پروردگار خود در خواست سلامت و شفا داشته باشید .

بر دردها و آلام جسمتان و بر تنشی که احساس می نمایید تعمق کنید . نفسی عمیق بکشید و این تنش را به پروردگار خویش تسلیم کنید.

تصور کنید که نور سفید الهی همچون یک دست عظیم الجثه بالای سر شما قرار گرفته و یک اشعه آبی رنگ بر سر شما سایه افکنده است , تمامی وجودتان را در تمامی سطوح از این اشعه سیراب کنید .

همینطور که شروع به تنفس آهسته و عمیق می کنید , رهایی کالبد فیزیگی تان را مشاهده کنید . دردها و آلامی که شما را ترک کرده اند را بنگرید .

به تنفس عمیق خود ادامه دهید . ببینید که این اشعه آبی مبدل به نوری طلایی شده است و وارد بخشی از بدنتان که باید شفا یابد می شود . تسلیم خواست پروردگار شوید و از شفای خویش لذت ببرید .

ببینید که این بخش مریض از سطح بدنتان بیرون رانده و از هم پاشیده و بخار می شود . نفسی عمیق بکشید , به موسیقی ای که پخش می شود , گوش فرا دهید .

به تنفس عمیق خود ادامه دهید و با ذهنتان این جریان شفابخش را بنگرید.بدانید زمانی که این جریان صورت پذیرفت , به و ضوح شاهد بهبودی و درمان خود خواهید بود.

اکنون که جریان شفابخش جاری شده است , کل وجودتان را بر مکانی که در آن آرمیده اید متمرکز کنید و آنجا را چون پناهگاهی امن تجسم نمایید .نفسی عمیق بکشید و آرام آرام همراه ذهن خود آگاه و هوشیارتان بیارامید تا عمل شفادهی در سرتاسر شب ادامه یابد
.

 


|
امتیاز مطلب : 93
|
تعداد امتیازدهندگان : 27
|
مجموع امتیاز : 27
برچسب‌ها: مرقبه , شفاي روح ,
تاریخ : دو شنبه 9 اسفند 1389
نویسنده : رامین حمیدی
بشری که روی کره زمین زندگی می کند , باید معیارهای بخصوصی را جهت هر شیئی در نظر بگیرد , تا ماده ای را نسبت به ماده دیگر و یا مطلبی را نسبت به دیگری بسنجد و یا گرما و سرما را با هم مقایسه کند یا این که اختلاف زمان و فاصله دو محل را نسبت به یکدیگر با معیاری بسنجد و کلیه این سنجش ها در کره خاکی تنها به صورت قرار داد است و از نظر خلقت تمام آنها مربوط به افرادی می باشد که در کره زمین زندگی می کنند و بشر به نسبت شناخت و درک و علم خود توانسته آنها را برای خود درجه بندی کند و از آنها به گونه ای استفاده کند.

 

 

 

آنچه مسلم است در کائنات , کرات دیگری غیر از زمین نیز وجود دارند که در آنها گونه ای از نسل بشر کره خاکی زندگی می کنند و از نظر حرکات وضعی در حال گردش می باشند و یا به شکل ساکن قرار گرفته اند . مسلما چنین معیارها و گردشی که با حرکات و نسبت های زمین برابری داشته باشد , آنها ندارند چون محققا حرکات کرات و منظومه های دیگر , زمان کمتر و یا بیشتر را در بر خواهند داشتو یا افرادی که در آن کرات زندگی می کنند , این گونه تقسیم بندی ها را در زندگانی خود در نظر نگرفته اند . پس قرار دادهای زمان از نظر ما آدم های روی کره زمین ,برخی از آنها مربوط به گردش های زمین است که در گذشته افرادی از نسل یشر , معیارهای آن را تعیین کرده اند و این اوزان و درجه بندی ها , در آسمان لایتناهی که اگر با وسایل موجود به هر گوشه ای از آن سفر کنیم تا آخر عمر انتهایی از آن را نخواهیم دید , هیچگونه ارزش و معیاری نخواهد داشت.

 

 

 

 

درباره ابتدا و انتها و پایان عالم و کهکشان ها , تاکنون از ارواح سوالات بسیاری شده است , ولی هیچیک از آنان ابتدا یا پایانی را برای کهکشان تعیین نکرده اند , چون آنها هم از حقیقت بی خبرند , ولی درباره چگونگی زمان و مکان مرگ در کهکشان , از ارواح سوالات بسیاری شده که عده ای از آنان این مطلب را چنین اظهار داشته اند.

 

 

 

 

در جهانی که ما زندگی می کنیم , از زمان های قراردادی ای که بین افراد نسل بشر , در سطح کره زمین وجود دارند هیچگونه اثری نیست , و زمان را که ما در عوالم روحی از آن استفاده می کنیم , فقط بر عالم روحی حکمفرما است و با مشخصات زمان حیات مادی شما کاملا متفاوت است , زمان در جهان روحی به حالت خارجی و حقیقی است . یعنی ارواح زمان و مکان را با هم یکی کرده و در جهان های اثیری این دو بر یکدیگر سوارند , به این معنی که در هر زمانی که روحی بخواهد از نقطه ای به نقطه دیگر برود , با قدرت اراده و عقل و توسط امواج اثیر عالم فورا در همان محل خواهد بود و در این میان فاصله ای بین زمان و مکان وجود ندارد و این واقعیت های روحی کاملا خارج از درک بشر روی کره زمین است.

 

 

 

 

حقیقت این است که ما نمی توانیم به دلیل عدم درک و حقیقت بینی های روحی و قدرت های ناشناخته , گوشه ای از واقعیت های جهان روحی را بیان نماویم . چون علم محدود نسل بشر در کره زمین قابلیت درک برخی از حقایق جهان ارواح را نخواهند داشت. در عوالم روحی فاصله متریک وجود ندارد و فرضا ارواح می توانند فاصله بین کره مریخ تا زمین را کمتر از چند لحظه بپیمایند.

 

 

 

 

به دلیل عدم وجود زمان و مکان در عوالم روحی , ارواح می توانند رخدادهای حال و آینده را که مربوط به زندگی افراد می شوند , به سادگی درک کنند و شناخت و تشخیص آینده ای که از نظر خاکی در زمان حیات وی بسیار مشکل و پیچیده است , آگاهی یابند که این عمل به نام پیشگویی به وسیله برخی از مدیوم ها انجام می گیرد.

 

 

 

 

بشر از سه بعد طول وعرض و قطر آگاهی دارد , در صورتی که در جهان ارواح بهد های درگری نیز به این ابعاد شناخته شده , اضافه می شوند و با هم عمل می کنند که شکل جدیدی به آگاهی روحی خواند داد که با علم موجود بشر هیچگونه برابری نداشته و درک و تجسم آن نیز بسیار مشکل است , ولی پس از مرگ به شگفتی های جهان پس از مرگ آگاهی پیدا می کند.

 

 

 

 

هرچه ارواح به جهان های بالاتر روحی صعود کنند , ابعاد نیرومندتری نیز جزء قدرت آنان خواهد شد . در نتیجه درباره زمان و مکان می توان چنین گفت که , زمان و مکان اندازه ای ندارد و هیچگونه مرز و معیاری را بر ابدیت و فضای لایتناهی نمی توان قائل شد.

 

 


منبع : کتاب کلیات علوم روحی

http://www.arvah2.blogfa.com



|
امتیاز مطلب : 99
|
تعداد امتیازدهندگان : 30
|
مجموع امتیاز : 30
برچسب‌ها: زمان و مکان پس از مرگ , مرگ , ارواح ,

آخرین مطالب

/
به وبلاگ رامین حمیدی خوش آمدید